واکسن دو ماهگی تو
سال گذشته 19 فروردین بود که دومین واکسنتو زدیم وقتی که داشتند بهت واکسن می زدند یه هو جیغ کشیدی و دل من نیز با تیر کشید راستش اصلا نگاه که نمی کردم ولی عزیزکم گریه سر دادی و سریع هم آروم شدی ،راستش مامانی من از همون ابتدا استامینوفن بهت ندادم و همین امر باعث شد که بی حال بشی و ناله بزنی و گریه کنی عمه که هنوز طبقه پایین ما زندگی می کرد اومد بالا و راه کار هایی داد که اصلا پاتو تکون ندم و.... کمی با بچه ها بودند و رفتند پایین البته قبلش نا خن هاتو هم گرفت ،ولی مامان جون مساله از این قرار بود که تو استامینوفن نخورده بودی و وقتی بهت قطره رو دادم آروم گرفتی و تا شب خوابیده بودی ووقتی بابایی از سر کار اومد گفت از صبح همینجوری آروم&nbs...