فاطمه جان ما فاطمه جان ما ، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه شعبان مبارک

شعبان  ماه درآویختگان به شاخه طوبی  ماه عشق معبود  ماه صلوات بر محمد ماه طلوع و تلالو سه شمس و نمود یک قمر مبارک  ماهی که نهفته درآ ن هزاران خاطره  هزاران که نه  بهترین خاطره  خاطره انگیز ترین خاطره  ماهی که شد سومین روزش  تا ابد  روز عاشقی ام  مبدا  دل سپردگی هایم  تپش های نامنظم ضربان قلبم  خنده های سرمست گونه ام  چشم های بهاری ام  فریاد اشک های شوقم حیرتم   لبخند های زیبایت  آرامش نگاهت  طنین صدایت  دستان همیشه گرمت  و نامت که در تاریخ برگ  متولد شدنم  شد سررآآغاز خوبی ها خو...
10 ارديبهشت 1396

ماه عاشقی

ماه رجب المرجب ماه بندگی معبود ماه اعتکاف محبوب ماهی که پنج سال پیش لیله الرغایبش شد بهترین آرزوهای عاشقانه من بهترین خاطره عاشقانه من بهترین شروع عاشقانه من ماهی که دوسال پیش شکفتی در وجودم در روحم در زندگی عاشقانه ام مبارک
13 فروردين 1396

سیزده ماهگی و راه رفتنت مبارک

قدم بردار نوگل شکفته من قدم بردار و بایست با قامتی ایستاده و نترس از استقامتت نترس از افتادنت نترس از تلاش تو تلاش کن و من خوشحال از تلاشت تو بکوش و من شکر گزار خدایمان از کوششت از تکاملت که مسیری طولانی را باید بپیمایی در هستی ات که باید سراسر بایستی در زندگی ات و همواره مدد جویی از پروردگارت. ...
20 اسفند 1395

تولد تو

ب ه نام کسی که تو را به من با تمام محبت و رحمتش عطیه داد وتو یک ساله شدی عطیه الهی فرشته زمینی وعشقت در قلبم ونفست در جانم و غصه هایت در چشمم جاری است , وقلبم آکنده از شادی تبسمت است فاطمه من , لبخند های زیبایت,خنده های شیرینت,نگاه پر معنایت,چشمان معصومت, صورت خندان و بشاشت ,روح لطیفت, و چهره خندان و زیبایت همه حکایتی از قلبی عاشق دارد که آرام در گوشت زمزمه کنم و بگویم تمامی اش در روحم رسوخ دارد و فریاد بزنم و بگویم مادرانه تو را با تمام وجود دوست دارم که بگویم یک سال است شدی نورو گرمای خانه که یک سال است شدی رحمت و برکت خانه که یک سال است شدی شادی و شور خانه که یک سال است شدی هم نشینمان هم نفسمان د...
21 بهمن 1395

عاشقانه های من,اولین نوشته مامان

سلام  مادری با تمام عذاب وجدان, راستش فاطمه من تصمیمم برای ساختن وبلاگی به وسعت همه عشقی مادرانه شاید به قبل از بارداری ام بر می گردد, که نشد,یا امتحاناتم بود,یا کار خانه و یا هزار مشغله و دلیل دیگر که با آمدنت فزونی گرفت, و اما عملی کردنش بر می گردد به تک تک روزهای این یازده ماه پر فروغ که تو را در کنارم,در آغوشم,در نگاهم و تو را در قلب همیشه نگرانم حس می کردم , فاطمه من امروز دقیقا یازده ماه گذشت از وجود پر برکتت در خانه مهرمان,در خانه عشقمان, که معنا بخشیدی به کلمه خانواده ی من و پدر مهربانت, ومن بهت زده و خوشحال که تو ماه دیگر یک ساله خواهی شد  نازنینم  فاطمه من باور کن&nbs...
19 دی 1395
1