فاطمه جان ما فاطمه جان ما ، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

بسم الله الرحمن الرحیم

روز پدر

آتلیه رفتن و روز پدر  واما از روز سرنوشت ساز پدر بگم و میلاد با سعادت اولین اختر تابناک امامت علی امیر مومنان علیه السلام رو تبریک می گم  قبل از هر چیز سلام  سلام به تو گل دختر بابایی ات که خداروشکر امسال دومین سال حضورت در کنار پدر در روز پدر هستی ناز نین  شب میلاد حضرت علی بود و قرار بود که اول بریم خونه مامان جون اینا و بابابزرگ علی  و هدیه ای که در نظر گرفته بودند یه یخچال برای باغ بود که طبیعتا عمده پولشو مامان جون می داد و بقیه اش تقسیم می شد بین ما و عمه و عمو  لباس های شما رو هم عوض کردم و قصد داشتم به آتلیه ببرمت قبل از خونه مامان جون اینا و خدارو شکر با بابایی رفتیم آتلیه و یه عکس اند...
28 فروردين 1396

سفر کربلای جان۴

خداروشکر اولین سفرمون در کشور عراق به سامرا بود که اونم پر ماجرا بود و خیلی خوب بود  رفتن سامرا برای من بعد از تاهل و همراه شما نعمتی بود  دیدن سنگرها,خاکریزها, خراب شدن ساختمان ها,مغازه ها, و شهری کاملا نظامی و خالی از سکنه,مغازه,رستوران بنا به دلایلی همه حکایت از غربت سامرا داشت, دیدن گنبد درخشان طلایی یادوار غربت عسکریین داشت  ولی الحمدلله و صد الحمدلله که مملو از زایر بود اونقدر که مهمان خانه جای پذیرایی نداشت ولی بیرون صحن نظامیان که خدا خیرشون بده که واقعا می جنگند از همه وجود و حافظ کیان و ارزش های دین و میهنشونن  که تا بوده در کشورشون جنگ بوده بهمون غذا دادند  بیرون از صحن هم نیرو ی مردمی غذا تو...
20 فروردين 1396