تعطیلات نوروز ۹۶
۲۵ بهمن رفتیم و ۷ فروردین به یاری خدا برگشتیم,
مامانی اینا و عمه هم یک روز قبل ما برگشتند
اومدیم خونه و کمی به خودمون رسیدیم,
استراحت مطلق کردیم,
لباس شستیم,
وفردا رفتیم خونه مامانی
پنج شنبه هم که لیله الرغایب بود بابایی کباب خرید و من برنج و سوپ درست کردم و رفتیم پیش عمو محمد که تنها و روزه و گرسنه و....هههه بود و بعدش هم عمه اومد البته خیلی اقرار کردیم که افطاری بیاید با هم باشیم گفت نه بعد افطار میام و عمو صادق رفته ترکیه و...
جمعه هم رفتیم پارک قیطریه و امامزاده علی اکبر و بعدش هم رفتیم حسینیه که شهادت امام هادی علیه السلام بود و بابایی هم یه قرار کاری داشت مامانی اینا هم حسینیه بودند و قبل از حسینیه رفتنی آش معنوی خوردیم که فوق العاده خوش طعم و خوش قوام بود و شما هم بسیار زیاد خوشت اومده بود
شنبه هم با عمه و عمو رفتیم باغ دماوند و چه قدر با زهرا و محمد حسین بازی کردی
ناهار جوجه و ماهی درست کردیم و شام زیاد اشتها نداشتیم و تنقلات خوردیم
و بعدش پانتومیم بازی کردن
که جای همه خالی خیلی خندیدیم از دست عمو محمد...
دوشنبه همخداروشکر برای دومین بار در این ۱ سال بود بردمیت دکتر
چون تو این شب ها به خاطر دندونت خیلی کلافه بودی عزیزکم و درد می کشیدی و دستتو می ذاشتی رو دندونت و از سرفه هات از خواب بی خواب می شدی البته شربت سرفه و قطره کلرید اسید هم خودم بهت می دادم که دکتر هم همون ها رو تجویز کرد
شما هم یه جوری به گوشی
بعد از دکتر اومدیم خونه